اکنون نیز مجموعه چارچوبه های ساختاری و فکری جمهوری اسلامی ایران که مستدل به مندرجات و مصوبات قانون اساسی و برگرفته از گفتمان رهبری نظام و اجماع فکری و کارکردی ساختارهای کلان تصمیم سازی و تصمیم گیری بهینه در نظام اجرایی کشور می باشند، بیانگر یک اندیشه سیاسی ـ حاکمیتی با موازین مستقل سیاسی و فکری از نظام سلطه است. براین اساس این چارچوب ها مبتنی بر باورهای ارزشی و اسلامی در یک کشوری با موقعیت منحصربفرد ژئوپلیتیکی شکل گرفته که تمام تلاش هایش برای تحقق مطالبات نسبی تعریف شده در میان ملت های مسلمان و اثبات توانمندی کشورها و ملت ها برای استقلال از نظام هژمونی در سیاستهای جهانی و منطقه ای کشورهای سیطره طلب است.
در چنین شرایطی
می توان گفت که متعاقب تقابل چهل ساله جمهوری اسلامی با مطالبات یکجانبه منطقه ای
آمریکا و سایر قدرت های مداخله گر در منطقه آسیای جنوب غربی، اکنون بواسطه فعالیتهای
موثر منطقه ای ایران در همراهی با ملت ها، موج گسترده بیداریهای عمومی در سطح
منطقه و شکست بسیاری از طرحهای نفاق بر انگیز، تجزیه طلبانه و تحریک کننده شکاف های
تاریخی و مذهبی مداخله گران خارجی تخریب جمهوری اسلامی با تاکتیک های به روز تر در
دستور کار قرار گرفته است.
شواهد و استدلالهای گوناگون بیانگر آن است که جریان قدرت و سیاست مداخله گران منطقه ای متشکل از مثلث عربی، عبری و غربی؛ با تمام توان بر تخریب، تضعیف و القای ناکارآمد همه جانبه نظام جمهوری اسلامی در ایران متمرکز گردیده است. این یک برنامه مدون و هماهنگ شده میان رئوس اصلی مثلث مربوطه می باشد که مقرر است با استفاده از رهبری و شخصیت متشنج دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و در یک استراتژی گام بندی شده چهارمرحله ای اجرایی گردد.
گام اول: در گام
اول بحث فروپاشی برجام به میان آمد که با خروج ایالات متحده محقق شد.
گام دوم: استفاده از برجام اروپایی در قالب بکارگیری یک سیاست فرسایشی و کشتار فرصتها برای ایران است که به نظر می رسد در حال اجراست.
گام سوم: تلاش ها
برای تحریک ایران جهت اقدام به درگیری های نظامی احتمالی در سطح محور مقاومت و
فرصت سازی برای حضور نظامی مستقیم و همه جانبه مداخله گران در سوریه و تعیین تکلیف
یک جانبه مسائل منطقه ای است. مأموریت اصلی
و اجرایی این تحریک های احتمالی نیز برای اسرائیل تعریف شده است.
گام چهارم: در این گام که با مجموعه تدابیر ملی، منطقه ای و بین المللی همراه خواهد بود، موضوع تضعیف مجموعه توانمندی های ایران در حوزه های مدیریت سیاست داخلی و نحوه اداره امور کشور در دستور کارقرار گرفته است، بگونه ای که ضمن افزایش هزینه های روزافزون در ادره امور کشور و عدم توانایی جمهوری اسلامی در حمایت همه جانبه از جریان های مقاومت منطقه ای، عملا با ایجاد امواج و مخالفت های گسترده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در داخل کشور و نیز بستر سازی برای رشد گسست های ملی در چارچوب جغرافیایی ایران، زمینه های فروپاشی سیاسی و تخریب همبستگی ملی را فراهم نمایند.
لذا نکته بسیار
حائز اهمیتی اینکه، اکنون دشمنان در گام چهارم اجرای استراتژی ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته اند، آن ها قصد دارند با تمرکز بر فروپاشی از درون و با دامن زدن به مطالبات و تحریک بنیادهای سیاسی، تاریخی، اقتصادی و ایدئولوژیک به اهداف شوم خود دست یابند.
آن ها ضمن تمرکز بر تجربه تحریم ها و ایجاد تشنج در مسائل منطقه ای و بین المللی ایران،
بطور تدریجی و به ویژه با استفاده از برخی لیدرهای نفوذی و پیاده نظام داخلی و با حداکثر
استفاده از فرایند پیچیده سوء مدیریت جاری در اداره نامتناسب امور سیاسی و اقتصادی
کشور، از این روند کم هزینه به عنوان پل پیروزی در فروپاشی نظام جمهوری اسلامی
استفاده نمایند.
در این زمینه لزوم هوشیاری دستگاه های اجرایی و به موازات آن سیستم های امنیتی – اطلاعاتی برای خنثی نمودن دوباره سیاست های خصمانه دشمن امری ضروری و حیاتی است و البته قطع به یقین بار دیگر کید دشمنان به خودشان باز خواهد گشت.